رضارضا، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

گل زندگی من

آدم برفی

امروز صبح به محض اینکه از خواب بیدار شدی رفتی پشت پنجره تا ببینی برف میاد یانه وقتی دیدی همه جا سفید شده خیلی ذوق کردی و گفتی :وای چگده برف اومده بعدهم گفتی : کسی برفای ماشینمون رو دست نزنه خلاصه بعداز خوردن صبحانه باهم رفتیم توحیاط و شروع کردیم به آدم برفی درست کردن بعدش هم کلاه خودت رو گذاشتیم رو سرش . کلی هم باهم برف بازی کردیم البته تو بیشتر اطراف ماشین چرخ زدی وبا برفهای روماشین بازی کردی .بعدش هم با زور آوردمت بالا آخه انقدر توبرفها نشسته بودی و غلت زده بودی که ترسیدم سرما بخوری دستهات انقدر یخ کرده بودکه میگفتی میسوزه .خلاصه خیلی بهت خوش گذشت منم خیلی خوشحال بودم که تو بالاخره برف بازی کردی آخه امسال اصلا برف نیومده بود و من نگر...
9 بهمن 1389
1